پسرم یک ساله شد
ساعت ١٢.٣٠ بامداد جمعه ٢٩/٩/٩٢ متین من تا این لحظه ، 1سال و ٠ روز و ٠ ساعت و ٠ دقیقه و ٠ ثانیه سن دارد پشت هر کوه بلند،سبزه زاریست پر از یاد خداوند و در آن باغ کسی میخواند، که خدا هست ، دگر غصه چرا؟ آروز دارم : خورشید رهایت نکند غم صدایت نکند ظلمت شام سیاهت نکند و تو را از دل آنکس که دلت در تن اوست حضرت دوست جدایت نکند. بهترینم تولدت مبارک عزیز دلم باورم نمیشه یکسال گذشت یک سال شیرین با حضور تو پسر نازم .عزیز دلم که هر روز جلوی چشمم بزرگ و بزرگ تر میشی عاقل تر و باهوشتر و البته روز به روز دوست داشتنی تر و جذاب تر. الان که برات ...
نویسنده :
سپیده
0:51